از رنجی که می بریم

تجربه ۱۹ سال کار در بخش تولید صنایع پایین دست پتروشیمی امروز حال دلم را خوب نمیکند چون هر روز مثل روز گذشته تجربه ناموفقی را تکرار میکنیم و با علم به این موضوع که آزموده را آزمودن خطاست بر اشتباهمان اصرار می ورزیم.   تجربه بیست سال گذشته در امر توزیع مواد اولیه واحدهای صنعتی زیر […]

تجربه ۱۹ سال کار در بخش تولید صنایع پایین دست پتروشیمی امروز حال دلم را خوب نمیکند چون هر روز مثل روز گذشته تجربه ناموفقی را تکرار میکنیم و با علم به این موضوع که آزموده را آزمودن خطاست بر اشتباهمان اصرار می ورزیم.

 

تجربه بیست سال گذشته در امر توزیع مواد اولیه واحدهای صنعتی زیر مجموعه پتروشیمی های کشور پر است از تکرار تجربه های ناموفق از سهمیه بندی های بی حساب و کتاب گرفته تا بورس بی جان و رمقی که فقط شاخصش رشد میکند و فلسفه وجودیش یعنی رقابت در فضای سالم رابا کنترل تقاضا و کاهش و مدیریت عرضه کاملا از دست داده است اینها همه بهانه ای است تا بار دیگر به واکاوی اتفاقات گذشته بنشینیم و مسیری روشن رو به آینده را در اذهانمان ترسیم کنیم.

 

خبر کوتاه و قابل تامل بود «کاهش سهمیه واحدهای تولید کننده محصولات پی وی سی جهت برابری عرضه و تقاضا در بورس کالا تا التهاب بازار پی وی سی کاهش پیدا کند» اما در متن این خبر تناقضات زیادی به صورت پیدا و پنهان آشکار است ، آیا با بستن فضای رقابت سالم و محدود کردن واحدها به خرید کمتر میتوان التهابات بازار را کنترل نمود؟ تجربه چنین چیزی را نشان نمی دهد، تجربه سهمیه بندی محصولات پتروشیمی که در دهه هشتاد اتفاق افتاد رهاوردی جز گسترش واسطه گری و حضور دلالان قدرتمند در بازار و تعطیلی واحدهای صنعتی نامدار نداشت پس امروز هم بایستی با نگاهی نقادانه به موضوع بنگریم تا سالها بعد از رنج امروزمان ننویسیم.

 

تصمیم کمیته تخصصی پتروشیمی با دیدگاه کاهش التهاب بازار بدون در نظر گرفتن مولفه های اصلی در بازار سرمایه و تولید و نقش اساسی نرخ ارز در تعاملات تولیدی و تجاری، چه در داخل کشور و چه در بحث صادرات مواد اولیه و محصول نهایی میتواند ضربه مهلکی بر بدن کم جان تولید داخلی وارد آورد از این روست که همچنان معتقدم ادامه مسیر موجود فقط رنجی در آینده برایمان رقم خواهد زد. اخبار زیادی که از گوشه و کنار در ارتباط با زد و بند بعضی افراد جهت افزایش سهمیه و یا عدم کاهش آن میشنویم ما را بفکر فرومیبرد که چرا در ابتدای این راه بیست ساله و در آن زمان که نیروی جوانی محرک قوی تری بود اینگونه ننگریستیم و به مقابله برنخواستیم که امروز نتیجه آن ایجاد نقدینگیهای کاذب و سودهای کلان و تازه به دوران رسیده های صنعتی شود که مثل موریانه به بدنه بی جان تولید و صنعت کشور افتاده اند.

 

افزایش هفتگی قیمت های پایه بورس کالا بدون افزایش نرخ ارز نیما و یا قیمت جهانی کالا در شرایطی که مردم ما از مشکلات اقتصادی به تنگ آمده اند در کمتر از سه ماه موجب افزایش ناگهانی قیمت محصولات گشته و نگاه مستاصل و پر از حرف من تولید کننده به این اتفاق آیا دردی را دوا میکند؟ تعدادی صنعتگر نما که در پشت بخشنامه های خلق الساعه پنهان شده اند امروز در کنار کم توجهی مدیران دولتی ما در بازار جولان می دهند و فریاد هل من رقیب سر می دهند و من همچنان با دستان بسته و نگاه به گذشته و نگران از آینده سرزمین و فرزندانم بغض خود را فرومیخورم. دوستان و همراهان صنعتگر راه نجات ایران عزیز از وضع سخت جنگ اقتصادی امروز از خودگذشتن و پاگذاشتن بر امیال شخصی و حرکت به سوی اقتصاد و بازار شفاف و سالم است که این خود نیازمند برخورد و تلاش همه شما عزیزانی است که سالها دل در گرو تولید و اشتغال دارید، پس بیایم تا با بررسی دوباره و پایش اطلاعات واحدها به کمک همدیگر دست ناپاک سودجویان را از این عرصه پاک بسازیم و مسیری روشن را برای آیندگانمان ترسیم کنیم.

 

به امید روزهای خوش کتاب جلال و به دور از دره خزان زده