به گزارش اینپیا، بحران کرونا، صنایع پلیمر در دنیا را تحت تاثیر قرار داده است و یکی از نتایج آن صعود قیمت جهانی پلیمر pvc بود با این حال وقتی ماجرا به کشور ما میرسد، همهچیز پیچیده تر از سایر نقاط دنیاست، در ایران افزایش قیمت جهانی پلیمر pvc از یک سو، مهندسی کف عرضه […]
به گزارش اینپیا، بحران کرونا، صنایع پلیمر در دنیا را تحت تاثیر قرار داده است و یکی از نتایج آن صعود قیمت جهانی پلیمر pvc بود با این حال وقتی ماجرا به کشور ما میرسد، همهچیز پیچیده تر از سایر نقاط دنیاست، در ایران افزایش قیمت جهانی پلیمر pvc از یک سو، مهندسی کف عرضه از طرف پتروشیمیها از سوی دیگر و فعالیت دلالان و واسطهها که بازی هر بازاری را به نفع خود تغییر میدهند و در نهایت برای فعالان واقعی چیزی جز التهاب ندارد، عرضه مواد اولیه پلیمر pvc را دچار مشکلاتی کرده است. در همین راستا در گفت و گو با مهندس محمد ایرانی، عضو هیات مدیره انجمن گرانول سازان قم مطرح شد:
در گفت و گو با «اینپیا» به تشریح موضوع پرداخت :
پلیمر pvc همواره در دنیا به عنوان یک پلیمر ارزان شناخته میشود اما بعد از بحران کرونا، بعضا تولیدکنندگان آن واحدهای خود را در دنیا یا تعطیل و یا کم کردند و به این سمت حرکت کردند که کالای دیگری تولید کنند، از همین رو قیمت pvc شروع به رشد کرد، یعنی pvc که همیشه رنج قیمتی بین 900 تا 1400 دلار داشت تا 1800 حتی 2هزار دلار هم رشد پیدا کرد. درباره اثر این اتفاق در بازار داخلی ایران باید گفت، عمده مصرف pvc در کشور ما در چند بخش است که صنعت کفش، شلنگ، کابل و لوله از یک سو، پروفیلهای تخصصی و صنایع چرم مصنوعی از سوی دیگر به عنوان مصرفکننده آن مطرح هستند که هرکدام تاثیر متفاوتی از این افزایش قیمت میگیرند. در کالاهای تخصصیتر مثل پروفیلهای خاص خودرویی، به واسطه اختلاف سودی که در این صنایع وجود داشت، توانستند افزایش قیمت مواد اولیه pvc را تحمل کنند و به کار خود ادامه دهند اما در بحث کفش، شلنگ و کابل که عمده مصرف پی وی سی مربوط به این بخش بوده است، به علت اینکه بازار رقابتی خود با کشورهای همسایه را از دست دادیم، حجم صادرات به شدت کاهش پیدا کرد و به تبع آن حجم مصرف هم پایین آمد. علت بروز چنین اتفاقی از یک سو افزایش قیمت بی رویه پی وی سی بود و در کنار آن مهندسی عرضه توسط واحدهای پتروشیمی هم گره ماجرا را کور کرد، در توضیح این اتفاق باید گفت، تولیدکنندگان پی وی سی در ایران، عرضه پی وی سی را از یک زمانی به بعد با روشهایی مثل عرضه سلف، عرضه اعتباری و … مهندسی کردند به این معنی که انجمن کارفرمایی پتروشیمی اعلام میکرد که این قیمت پایه که دفتر توسعه اعلام میکند، برای ما به صرفه نیست، اما این ادعا در حالی مطرح می شود که ترازهای مالی شرکت غدیر و اروند نشان میدهد، اتفاقا خیلی هم به صرفه و اقتصادی است چرا که بررسیها نشان میدهد، این شرکتها در سال 1399 و 1400 سودهای بالای 100 درصدی دادند، پس اگر سود نداشتند، تراز مالی که برای سهامداری میگذاشتند، 1.5 برابر سرمایه سود نمیکردند، اما این شرکتها با ادعای اینکه قیمت پایه دفتر توسعه، اقتصادی نیست عرضه پی وی سی را مهندسی کردند که همین امر به آشفتگی بازار منجر میشود.
از سوی دیگر ما بارها در بحث عرضه سلف بحث کردیم که این مدل عرضه نه تنها هیچ مشکلی را حل نمیکند بلکه فقط عامل ایجاد بحران است. علاوه بر این نکته مهم این است که سال گذشته با وجود مشکل کمبود پی وی سی در داخل کشور و رقابت های 30 تا 40 درصدی داخل، در کنار مهندسی نوع عرضه، صادرات هم همچنان ادامه داشت در بحث گریدبندی، آبادان که کیفیت پی وی سی شصت و پنج پایینی داشت را ملزم کردند که s60 , s70 بزند بنابراین آبادان را از نظام بورس خارج کردند و این یعنی وقتی نظام سهیمهبندی شکل گرفته و صف خرید برای یک کالا ایجاد شده و بعد یک عرضهکنندهای را خارج از این صف قرار میدهند در نتیجه چنین تصمیمی، برای s60 آبادان رقابت بالا میگیرد و به تبع آن مسئولان پتروشیمی اروند و غدیر و بندر امام (ره) اعلام میکنند، ملاک آبادان است و چون s65 آبادان رقابتی شده، پس چرا برای محصول ما رقابت نشود، از همین رو کف عرضه را از میزانی که تعهد دارند، کمتر میکنند و در کنار آن با وجود تشنه بودن بازار داخل، صادرات هم به قوت خود باقی است.
به عنوان مثال پتروشیمی غدیر در سالهای اخیر یک قانون نانوشته گذاشته است که بسته بندی پالت به بازار داخل نمیفروشد. بخش اعظم محصول خود را فقط برای صادرات کنار میگذارد اما زمانهایی طی شده که صادرات هم اتفاق نیوفتاده است، انبار غدیر هم از pvc بسته بندی پالت پر بوده اما در بورس عرضه نکرده است. بازار داخل تشنه بوده، کالا هم موجود بود اما به بازار تزریق نشده است و همه موارد، معضلاتی است که بارها به وزارت صمت گفته شده است و سبب میشود مواد اولیه پلیمر پی وی سی دچار کمبود شود. در یک جمعبندی نهایی از نظر من مهم ترین مورد این است که در حال حاضر اولویت اول پتروشیمیها سودجویی است، دنبال سود نیستند بلکه دنبال سودجویی هستند یعنی به هر قیمت و با هر ترفندی میخواهند قیمت خریدار را بالاتر ببرند و عددی مازاد بر سود واقعی دریافت کنند.
دو دسته افراد از این وضعیت سود میبرند، دسته اول واسطهها و دلالان هستند که جنس را دپو میکنند و در زمانی که بازار تشنه بوده و کف عرضه پایین است، با قیمت بالاتر میفروشند. گروه بعد خود پتروشیمیها هستند، چرا که این فرض بر آنها واجب شده که باید 140 تا 150 درصد در سال سود داشته باشند اما این اصلا درست نیست، در کجای دنیا یک واحد تولیدی می تواند 150 درصد سود کند؟ یعنی 1.5 برابر ظرفیت تولید سود ایجاد کند؟
برای پاسخ به این پرسش باید به آمارهای گمرک مراجعه کرد تا مشخص شود، از ابتدایی که بحران pvc در سال2019 شروع شده تا امروز چه حجمی از بازار صادراتی را در صنعت کفش، کابل، شلنگ و لوله از دست دادیم؟ در شرایط فعلی میانگین قیمت پایه جنوب آسیا بر مبنای 1460 دلار در ظر گرفته میشود، 20 درصد هم رقابت شکل میگیرد بنابراین قیمت تمام شده تاجر ترک ارزان تر از تولیدکننده ایرانی است و رغبت هم برای خرید کالای ترک بیشتر است لذا ما بازاری که به صورت سنتی در اختیارمان بوده است را از دست میدهیم بعد برای برگشت به این بازار باید امتیازهای بیشتری بدهیم.
در یک جمعبندی کلی باید گفت، دفتر توسعه صنایع پاییندستی به عنوان تنظیم کننده روابط بین بالادست و پایین دست باید دقت نظر بیشتری داشته باشد. فریب پتروشیمیها را در رعایت کف عرضه نخورد، این رعایت کف عرضه که از سوی آنها اعلام میشود، واقعا صادقانه نیست. امروز بازار تشنه است. عرضه سلف و عرضه نقدی_اعتباری که باعث رقابت شدید در بورس میشود حقه های پتروشیمی است برای اینکه سود خود را بالا ببرند. در ضمن اینکه ما معتقدیم با وجود سه پتروشیمی قدرتمند یعنی غدیر، اروند و بندرامام (ره) کف عرضه 7هزار تا 7500 تنی عدد خیلی کوچکی است و این کف عرضه باید حداقل به 10 هزار تن در هفته و 40 هزار تن در ماه افزایش پیدا کند و بازار این مقدار را طلب میکند در کنار این موضوع در بحث صادرات هم توجه کنند زمانی که نیاز بازار داخل رفع شد و زمانی که بازار مصرف نداشت، صادرات انجام دهند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.